بحثی نکن لطفا بده، تو حق به من این بار را
چشمانِ لیلی وارِ تو، میسازد این اشعار را

قبل از تو نادر بوده ام، شاهنشهِ (شاهنشاه) ایران زمین
تا آمدی با بوسه ات، آتش زدم دربار را

حتی به عزراییل هم، جان را نخواهم داد، من
با خنده میگیرم ولی، از تو طناب دار را

کافر به چشمانِ توام، در ارتدادِ مویِ تو
از من گرفتی واژه ی، "العفو" و "استغفار" را

من ارگ بم بودم ولی،با چشم های عاشقت
از نو دوباره ساختی، ویرانه و آوار را

دور و برم با دلخوری، دیوار میچیدم ولی
تو پنجره میساختی، هر آجر و دیوار را

دور و بر من باش که، آرامشِ جانم تویی
دور از تو آتش میزنم، هی نخ به نخ سیگار را


#نادر_اسدپور
،