16- آنکه دلش باخته، آری . . . منم
ای همه ی هستیِ من چشم تو
جام و می و مستیِ من چشم تو
ای تو که با خنده دلم را بری
از همه ی آدمیان سر تری
داغیِ لب های تو آبم کند
مست و هوایی و خرابم کند
ای تو که مهرت به دل و جانِ من
باعث حالات پریشانِ من
عشقِ تو آشکار و پنهانِ من
ریشه زده در دل و در جانِ من
لذتِ یک بوسه به پیشانی ات
بوسه و لبخند و پریشانی ات
قاطیِ عشق و غم و نیرنگ، با . . .
مستیِ چشمانِ تو آهنربا
آتش دوزخ شده داغِ تنت
بوی نفس گیرِ تن و گردنت
قفل شده دست تو با دست من
بوسه کلیدی ست به بن بست من
قفل شده عقل و دلم روی تو
دست من و لختیِ گیسوی تو
دست من و لختیِ مویت کنار
من چه کنم با دل و این حال زار
دست بَرَم موی تو بر هم زنم
آنکه دلش باخته، آری . . . منم
#نادر_اسدپور
،
جام و می و مستیِ من چشم تو
ای تو که با خنده دلم را بری
از همه ی آدمیان سر تری
داغیِ لب های تو آبم کند
مست و هوایی و خرابم کند
ای تو که مهرت به دل و جانِ من
باعث حالات پریشانِ من
عشقِ تو آشکار و پنهانِ من
ریشه زده در دل و در جانِ من
لذتِ یک بوسه به پیشانی ات
بوسه و لبخند و پریشانی ات
قاطیِ عشق و غم و نیرنگ، با . . .
مستیِ چشمانِ تو آهنربا
آتش دوزخ شده داغِ تنت
بوی نفس گیرِ تن و گردنت
قفل شده دست تو با دست من
بوسه کلیدی ست به بن بست من
قفل شده عقل و دلم روی تو
دست من و لختیِ گیسوی تو
دست من و لختیِ مویت کنار
من چه کنم با دل و این حال زار
دست بَرَم موی تو بر هم زنم
آنکه دلش باخته، آری . . . منم
#نادر_اسدپور
،
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۶ ساعت 14:44 توسط نادر اسدپور
|